2و3ت دارم(مطالب جالب)
گر یکی دستتا گرفت و دلت لرزید زیاد عجله نکن یه روز با دلت کاری میکنه که دستات بلرزه
در سفر بودا به دهی زنی مجذوب سخنان او شد و از او خواست تا مهمان وی باشد. کدخدا به بودا گفت : «این زن، هرزه است به خانهی او نروید» بودا به کدخدا گفت : «یکی از دستانت را به من بده» کدخدا یکی از دستانش را در دستان بودا گذاشت . آنگاه بودا گفت : «حالا کف بزن» کدخدا گفت: « هیچ کس نمیتواند با یک دست کف بزند» بودا پاسخ داد : هیچ زنی نیز نمی تواند به تنهایی بد و هرزه باشد، مگر این که مردان نیز هرزه باشند . مردان و پولهایشان از این زن، زنی هرزه ساختهاند . به جای نگرانی برای من نگران خودت و مردان دهکده ات باش
نظرات شما عزیزان: